سید ابوالفضل حسینی
در بارهی علت "خاتمیت" گفتهاند آنچه که بشر از طریق وحی و الهام لازم داشته، بیان شده و دیگر ضرورتی به تداوم نبوت نبوده است. در دوران"خاتمیتو غیبت"گرایشهای مختلف اسلامی به نقش علماء توجه دارند. شریعتی بر روی پای خود ایستادن انسان و "رسالت علم" را در این دوران مورد تاکید قرارمی دهد. علمی که با شناخت اسلام، خودآگاهی و درک زمان همراه است و چنین عالمی، "روشنفکر" است و وارث انبیاء. شریعتی برای جلوگیری از جمود در این دوران، "اجتهاد فکری و فقهی" را فرارویمان قرار میدهد. "علم و زمان" را به جای "عقل و اجماع" در استنباط احکام پیشنهاد میدهد. همچنین در استنباطی نو تاکید دارد که از سنت پیامبر، "متد " کار را بر گیریم و در شکل نمانیم، تا هنوز هم بتوانیم از سنت درسی فراگیریم.
مسوولیت اصلی روشنفکران دینی را " تجدید بنای مکتبی و مسلکی اسلام با بینش شیعی، بر اساس کتاب، سنت، علم و زمان" معرفی میکند. از سختیهای این راه هم میگوید. شریعتی ما را به متدولوژی علمی دعوت میکند و میگوید: "به یک نوع شناخت منطقی و علمی از اسلام متناسب با بینش امروز جهان نیازمندیم. "
آرزوی شریعتی به عنوان یکی از رسولان پس از خاتمیت، ابلاغ چنین پیامی است اما نقد هایی بجا و نابجا بر این ایدهی شریعتی هم مطرح شده است. شریعتی منظور ازعالِم را در حدیث پیامبر، اسلام شناس، خودآگاه، زمان شناس و روشنفکر میداند. در این نظر، روحانیوغیر روحانی هر دو میگنجند، که نمونه هایی را هم نام برده، ولی برخی از منتقدان او کار اصلاح دینی را تنها به دست متولیان روحانی آن میسپارند. نواندیشان دینی و روشنفکران پس از شریعتی، هم بر "علم و متد علمی و عقلانیت"، تاکید کنند وهم "عرفان، برابری وآزادی" مورد نظر او را در تداوم کار فراراه خویش قرار دهند. رویکرد شریعتی در "عرفان، برابری آزادی"، در واقع، وجه ایجابی و اثباتی در مقابل شعار " زر و زور و تزویر" است و جنبهی انسانی و جهانی دارد. ما هرچه انسانیتر و جهانیتر بیندیشیم، الهیتر و اسلامیتر هم فکر کرده ایم، هرچند ممکن است نتوانیم جهانی هم عمل کنیم، اما منطقهای بتوانیم.
* آنچه در این بخش درج میشود چکیده مقالات دریافتی سمپوزیوم چهلمین یادمان شریعتی است. مقالات در مسیر داوری توسط هیئت علمی سمپوزیوم است و گزیدهای از آنها در کتاب مجموعه مقالات سمپوزیوم منتشر خواهد شد.