یادنامهی سومین سالگرد هجرت و شهادت
«دکتر شریعتی، شهید دوباره» عنوان مجموعه مقالاتی است از زندهیاد دکتر کاظم سامی که در سومین سالگرد هجرت و شهادت شریعتی (1359) توسط دفتر انتشارات و تبلیغات جاما تنظیم و منتشر شده است.
این یادنامه حاوی شش مقاله است که عناوین آنها به ترتیب عبارتند از: «انتخاب شهادت»، «چه باید کرد؟ جهاد»، «سیمایی از دکتر علی شریعتی»، «رنسانس اسلامی از سیدجمال تا شریعتی»، «دکتر شریعتی ـ شهید دوباره»، «دکتر شریعتی در مکتب». مقالات مذکور جملگی متن سخنرانیهای زندهیاد کاظم سامی در مناسبتهای مختلف یادمان شریعتی است. نخستین مقاله، «انتخاب شهادت»، متن سخنان موجز سامی در سومین روز شهادت شریعتی در منزل شریعتی است؛ همچنان که مقالهی بعدی نیز متن سخنان کوتاه سامی در مراسم هفتم شهادت شریعتی در منزل وی است.
مضمون مقالهی نخست به دست دادن تحلیلی از پیامدهای شهادت شریعتی در سالهای پرالتهاب منتهی به انقلاب است. سامی در این سخنرانی با تشبیه شهادت شریعتی به حرکتی حسینگونه تصریح میکند:
- «در چنین روزگاری است که "مردن" برای یک مرد، تضمین "حیات" یک ملت است. شهادت او مایهی بقای یک ایمان است، گواه آن است که جنایتی بزرگ، فریبی بزرگ صورت میگیرد. شاهد اثبات حقیقتی است که انکار میشود ... و او آگاه از چنین رسالتی که تقدیر تاریخی انسان بر دوشش نهاده بود، به سوی قتلگاه خویش شتاب گرفت. او می دانست زمان که با دست ارتجاع و شرک به عقب بازگردانده میشود، چشم به او دوخته تا گامی پیش نهد و مردم که در اسارت خاموش و بیحرکت ماندهاند، به فریاد او محتاجند و بالاخره پیام خدا که اکنون به دستهای شیطان افتاده است از او میخواهد که با مرگ خویش این فاجعه را شهادت دهد. و این که یک بار دیگر "انالله شاء ان یراک قتیلا"».
«سیمایی از دکتر علی شریعتی» که حاوی سخنان زندهیاد سامی در اربعین شهادت شریعتی در منزل استاد شریعتی در مشهد است، گزارشگر تحلیل مرحوم سامی از مهمترین جهتگیریهای فکری شریعتی است. نخستین مشخصهی شریعتی از منظر سامی چنین بیان شده که شریعتی «مظهر یک نسل» بود؛ نسلی که به گفتهی خود شریعتی در قرن بیستم زندگی میکند، حامل ویژگیهای نوع انسان، وابسته به شرق جهان و امت و جامعهی اسلام و ورای همهی اینها، مسئول است. سامی یکی از کوششهای عمدهی شریعتی را تجدید ساختمان مکتب میداند؛ تجدید ساختمانی که مستلزم بازخوانی زندگی الگوهای مکتب اسلام (علی، ابوذر، عمار و ...) به صورت واقعیتی عینی و به به عنوان اسطوره و افسانه است و در عین حال نیازمند اشراف بر فرهنگ و تاریخ اسلام است. کوشش برای دمیدن روح حرکت و جوشش در کالبد اسلامی که درگیر سکوت و خمود شده است، سرفصل دیگری از کوشش فکری شریعتی از منظر زندهیاد سامی است. سامی، آشنایی شریعتی با مکاتب فلسفی غرب در عین تسلیم نشدن به این مکاتب و حفظ جهتگیری انتقادی نسبت به تمدن و فرهنگ غرب را مشخصهی دیگری از جهتگیری شریعتی تلقی میکند.
«رنسانس اسلامی از سیدجمال تا شریعتی» عنوان سخنرانی زندهیاد سامی، هشتاد روز پس از شهادت شریعتی در مسجد قبا است. سامی در این سخنرانی، درک و تلقی خود از «نهضت رنسانس اسلامی» که توسط سیدجمال بناگذاری شده را تبیین کرده و نقش شریعتی را در ادامهی کار مصلحانی چون سیدجمال، اقبال، کواکبی، عبده، بنابراهیم و بنبادیس مورد بحث قرار میدهد. سامی بحث نسبتاً مبسوطی پیرامون حیات سیاسی و فکری سیدجمال ارائه کرده و شش اصل برگرفته از حیات سیدجمال را در نهایت برمیشمرد؛ از جمله اینکه «برای وصول به بینش درست علمی و مذهبی، داشتن تحصیلات زمینهای مذهبی گرچه لازم است، ولی کافی نیست. باید به تفسیر علوم جدید و مکاتب علمی و اجتماعی دنیای پیشرفته نیز پرداخت و صاحبنظر شد». وی سپس درنگی بر کوشش فکری محمد اقبال دارد و در نهایت شریعتی را در آن برهه مظهر اوج نهضت مذکور عنوان میکند و به بیان تشابهات و ممیزههای کار و جهتگیری شریعتی نسبت به مصلحان پیش از خود میپردازد.
«دکتر شریعتی ـ شهید دوباره» عنوان سخنرانی زندهیاد سامی در سالگرد شهادت شریعتی در مسجد ارک تهران است. سامی در بخشی از این سخنرانی در تبیین کاربست مفهوم شهید در مورد شریعتی چنین میگوید:
- «شهید در لغت به معنای "حاضر" و "ناظر"، به معنای گواه و گواهیدهنده و خبردهندهی راستین و امین و همچنین به معنای آگاه و کسی که همهی چشمها به اوست و بالاخره به معنای نمونه، الگو و سرمشق است. و او [شریعتی] به شهادت زندگی پربارش و همهی گفتهها و نوشتههایش، مفهوم کامل یک شهید بود ... همه جا در زمان حاضر و بر زمانه ناظر بود، آگاه و آگاهاننده و امین و راست و نمونه و سرمشق و شهید بدینگونه بود که این شهید زمان، دوباره در 29 خرداد سال قبل شهید شد».
زندهیاد سامی در این سخنرانی نیز بر جایگاه شریعتی در نهضت تجدید بنای اسلامی تاکید کرده و شریعتی را به گواه آثار و گسترهی وسیع تاثیرگذاری و تیراژ روزافزون کتابها، درخشان ترین چهرهی «تجدید تولد اسلامی» در آن برهه مینامد.
در نهایت، در سخنرانی «دکتر شریعتی در مکتب» که زندهیاد سامی در 26 اردیبهشت 1357 و مقارن با سالگرد هجرت شریعتی از ایران، در دانشگاه تهران و پس از سخنان مرحوم آیتالله طالقانی و مرحوم استاد محمدتقی شریعتی و یکی از مجاهدان حاضر ایراد کرده است، بر آزادی اندیشه و فکر به عنوان یکی از ویژگیهای بارز شریعتی تاکید میکند و ورود پررنگ اسلام به جامعهی ایران در ماههای آغازین سال 1357 را نماد عینی اسلام مکتب واسطه (مکتب حاضر در وسط میدان) که مورد تاکید شریعتی بوده، عنوان میکند.
لحن سخنرانیهای زندهیاد سامی در غالب این سخنرانیها، حماسی و انقلابی است. در دورانی که جامعهی ایران در شوک از دست رفتن شریعتی به سر میبرد و با گشایش نسبی در فضای سیاسی امکان سخنرانیهای علنی روشنفکران و انقلابیون فراهم شده بود، زندهیاد سامی کوشیده از دریچهی ذهن و آشنایی خود با شریعتی، جهتگیریهای کلی وی را به جامعهی در حال خیزش و برآشوبیدن ایرانی بشناساند. از نکات آموزندهی این یادنامه این است که دو مورد از سخنرانیهای این مجموعه در مساجد مهم تهران (قبا و ارک) ایراد شده است و این مربوط به زمانی است که در فضای همبستگی انقلابی، تریبون و منبر مساجد در اختیار روشنفکران نیز قرار گرفته بود....
- کمال رضوی